_____________ به وبلاگ ثنا بانو خوش آمدید ________________
مشهد92
دیدار با یه دوست قدیمی
یه اتفاق بد دیگه
ماه مبارک رمضان
پانزده ماهگی
یه روز گرم تابستون و آب بازی تو حیاط خونمون قربونت برم ژولی پولی من قربون اون یه دونه دندونت که معلومه دخترم الان ماما و بابا رو قشنگ میگی البته فعلا به بابا هم میگی ماما تا بهت میگیم نه بگو بابا زود میگی بابا کلمه نه رو هم خیلی بکار میبری حتی به بله هم میگی نه. عزیزم میگن به بچه ها از بچگی نه گفتن رو یاد بدین فکر کنم من خیلی موفق بودم در این زمینه کلمه نی نی رو هم که فراوان میگی به زمین و زمان میگی نی نی. ا اینجا هم خونه مامان زهرا ایناست که ازحمام اومدی وشروع کردی به شیطونی. حالا بعد از حمام و بازی یه ...
نویسنده :
مامان و بابا
14:04
دومین مروارید ثناجونم
چهارده ماهگی
فرشته کوچولوی من ورودت رو به چهاردهمین ماه زندگیت تبریک میگم اینجا هم یه روز زیبای بهاریه که به صرف صبحونه رفته بودیم بیرون. ...
نویسنده :
مامان و بابا
17:45
تولد مامان و بابا و 13 ماهگی
فرشته نازم من و بابا هر دومون متولد اردیبهشتیم و شماهم قرار بود اردیبهشت به دنیا بیای و ما هم از این قضیه خیلی خوشحال بودیم که هر سه تامون اردیبهشتی میشیم ولی یه کم عجله داشتی و زودتر به دنیا اومدی و شدی یه دختر فروردینی.... عزیزم من متولد ٢٤ اردیبهشتم و بابا امیر متولد ٢٩ ام.امسالم مطابق هر سال یه جشن کوچولو گرفتیم و خانواده هامونو دعوت کردیم البته شام رو رفتیم رستوران وبعد از اون اومدیم خونه و مراسم کیک خوری قربونت برم که با تعجب داری به شمعا نگاه میکنی 30 اینجا هم که داری دست میزنی دخترم داری به چی فکر میکنی.... راستی ١٣ ماهگیتم مبارک گل دختر... ...
نویسنده :
مامان و بابا
1:10