شبهای قدر
انا انزلناه فی لیله القدر ........
براستی که شب قدر برتر از هزار شب است.
ثنای خوبم انگار دیروز بود که سر تو باردار بودم و شب قدر بود و.....
مثل یه چشم بهم زدن یه سال گذشت و دوباره رمضان و روزه داری و شب قدر.البته امسال به خاطر اینکه به شما شیر میدادم نتونستم روزه بگیرم ولی با رسیدن شبهای قدر نتونستم خونه بشینم و تو دختر نازنینمو که اولین بارت بود که قرار بود سرنوشت یکسال آیندت در این شب نورانی رقم بخوره رو از این فیض که تو جمع زیادی از مردم شب زنده دار باشی محروم کنم به این ترتیب تصمیم گرفتم که با هم به مسجد بریم و دعا بخونیم واز خدا طلب مغفرت کنیم.مامان جون شب 19 و 23 با بابایی به مسجد رفتیم ولی شب 21 با عمه شهره و عمو ایمان و آرشیدا جون سر مزار شهدا رفتیم که به نظرم خیلی معنوی تر اومد.نکته جالبش اینجاست که تو دختر نازم هر سه شبش هم تقریبا تا سحر بیدار بودی (میگم تقریبا چون شاید در کل یک ساعت خوابیدی)واصلا گریه نکردی و مامانی رو اذیت نکردی.خلاصه شب زنده داری کردی.
در آخر ازخدای متعال طلب بهترین ها همراه با سلامتی را برای دختر عزیزم خواستارم.
گزیده ای از دعای جوشن کبیر :
یاذَاالْحَمْدِ وَالثَّناَّءِ یا ذَاالْمَجْدِ وَالسَّناَّءِ
{ اى صاحب ستایش و ثناء اى صاحب مجد و بزرگى }
یا جَمیلَ الثَّناَّءِ یا مَنْ لَهُ ثَناَّءٌ لا یُحْصى
{اى که زیباست ثنا و مدحش اى که مدح و ثنایش نتوان شمرد }