اولین حموم
ثنا جون ٢روزش بود که مادر جون زحمت کشید بردش حموم ...
نویسنده :
مامان و بابا
23:38
اولین دکتر و زردی
****دختر گلم امروز ٦ روزه شدی دیروز با مامانی بردیمت دکتر برای تست زردی متاسفانه دکتر گفت یه کمی زردی داری ولی باید آزمایش بدی....ازت آزمایش خون گرفتن وگفتن زردیت ١١ است.نوزادایی که زردیشون بالای ١٢ است رو میزارن تو دستگاه ولی گفتن برای اینکه زردیت زود زود بیاد پائین بهتره ٢٤ ساعت تو دستگاه باشی.با چند تا متخصص دیگه هم مشورت کردیم و بالاخره تصمیم گرفتیم دستگاه رو کرایه کنیم تا خونه پیش خودمون باشی.عزیزم خیلی سخت بود چون باید برات چشم بند میزدیم تا چشمای نازت اذیت نشه و تو اصلا از اون خوشت نمی اومد وگریه میکردی ٢٤ ساعت برامون اندازه ٢٤ ماه گذشت مامانی همش گریه میکردو دلش می خواست در بیاردت بیرون ...همه مون نشسته بودیم کنار دستگاه و نگا...
نویسنده :
مامان و بابا
23:37
روزهفتم و دیدار ازبابابزرگ
روز هفتم ثنا بانو چون بابا بزرگ مامان نتونسته بود بیاد خونمون رفتیم خونشون تابابابزرگ ثنا بانو رو ببینه و در گوشش اذان بده *** بابایی هم توی حیاط بابابزرگ اینها چند تا عکس گرفت. ...
نویسنده :
مامان و بابا
23:37
اولین گردش
اولین گردش ثنا بانو دوهفته بود که رفتیم تپه عباس آباد با پدرجون اینا . چادر زدیم وناهارو کنار دریاچه خوردیم خیلی خوش گذشت ...
نویسنده :
مامان و بابا
23:36
دوستان ثنا بانو
آرشیدا (دختر عمه جون) این خانم خوشگل که میبینید آرشیدا جون دختر عمه ثناست آرشیدا جون ٢سال و ٢ماه و ٢روز و ٢ساعت از ثنا بزرگتره. ...
نویسنده :
مامان و بابا
23:35
تولد یک ماهگی
تولد یک ماهگی ثنا بانو تقریبا مصادف شده بود با تولد بابا و مامان . چون اردیبهشت ماه بود ...
نویسنده :
مامان و بابا
23:32
مهمونی ثنا بانو
در روز ١٩/٣/٩١ به مناسبت به دنیا اومدن فرشته نازمون یه مهمونی ترتیب دادیم ، همه فامیل و دوستانمون زحمت کشیدن و مارو در این جشن همراهی کردن. اینم عکسای ثنا بانو دختر خوشگلمون داخل سالن ...
نویسنده :
مامان و بابا
23:25
قهقهه ثنا جون
ثنای نازنینم امروز داشتم باهات بازی می کردم که برای اولین بار قهقهه زدی، اولش فکر کردم اشتباه شنیدم ولی وقتی دوباره وسه باره این کاروتکرار کردی باورکردم که دختر گلم یه روز بزرگتر شده . ...
نویسنده :
مامان و بابا
23:24